کد مطلب:315236 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:202
حضرتش را به مادرش ام البنین قسم دادم
حادثه ای كه منجر به شفا گرفتن از محضر باب الحوائج حضرت ابوالفضل علیه السلام گردید.
17 فروردین سال 1373 هجری شمسی مصادف با 25 شوال 1415 هجری قمری، سالروز شهادت رئیس مذهب شیعه آقا امام صادق علیه السلام بود و قبلا در حرم كریمه ی اهل البیت علیهم السلام اعلان شده بود كه در سالروز شهادت امام صادق علیه السلام عارف وارسته و خطیب توانا آقای فاطمی نیا منبر خواهد رفت. حقیر هم طبق علاقه ای كه به منبر و صحبت های ایشان داشتم از منزل روانه ی حرم كریمه ی اهل بیت علیهم السلام بودم كه با موتور گازی تصادف كردم. این تصادف منجر شد كه هر دو قلم بزرگ و كوچك پای چپم شكست و به بیمارستان شهید بهشتی منتقل شدم و مدت یك هفته در آن بیمارستان بستری بودم كه بدون عمل جراحی پایم را گچ گرفتند و بعد از دو هفته بستری در بیمارستان و منزل تشخیص دكترها بر این قرار گرفت كه سر استخوان ها سیاه شده و باید عمل جراحی شود و پلاتین داخل پا گذاشته شود.
از آن رو به بیمارستان نكوئی - هدایتی منتقل شدم و در آنجا زیر عمل جراحی قرار گرفتم و در پایم پلاتین خط كشی به اندازه ی 20 ضربدر 2 سانتی متر گذاشته و پایم را عمل نمودند و بعد از دو هفته بستری در بیمارستان، مرخصی نمودند و به مدت یك ماه در منزل بستری بودم.
این عمل بستری شدن و عدم تحرك باعث شد كه ناراحتی های داخلی به وجود بیاید كه اطبای مراجعه شده تشخیص ندادند كه آیا كلیه ام آسیب دیده، یا مجاری ادرار، یا پروستات كه هر كدام یك نوع تشخیص می دادند و دارو تجویز می كردند.
با رسیدن ماه محرم و عزاداری سیدالشهداء علیه السلام با یك آمبولانس به استان
[ صفحه 469]
قزوین روستای دستجرد زادگاه خودم منتقل شدم و در قزوین هم به دكتر مراجعه نمودم؛ ولی بهبودی حاصل نشد و ناراحتی و دردهای شدید اطراف كمر و كلیه ها بود و سوزش ادرار، وجود خون بسته شده در ادرار و خونی بودن ادرار تا این كه روز قبل از تاسوعا به پزشك مراجعه نمودم، دارو تجویز كرد و خوب نشدم، فلذا بعد از یأس از دارو و اطبا روز عاشورا طبق برنامه ای كه در روستا برقرار است عزاداران حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام روز عاشورا به صورت دسته جمعی زن و مرد در كوچه عزاداری می كنند و بعضی از اهالی، عزاداران را به داخل حیاط دعوت نموده و پذیرائی می نمایند و در این بین گاهی كسانی كه مشكل یا مریض دارند در حالی كه عزاداران داخل حیاط هستند درب حیاط را می بندند و به عنوان گروگان، عزاداران را به مدت چند دقیقه در داخل حیاط نگه می دارند و كسی كه نوحه خوانی می كند با اشعار خاص خود یكی از شهدای كربلا، یا سیدالشهداء علیهم السلام را قسم می دهد به خدا كه مریض او، یا گرفتاری او را كه درب خانه بسته است، برطرف نماید.
مادر و همسر سیده ی حقیر كاظم ملائی اقل الطلاب هم از این نعمت معنوی بهره مند بودند، مادر و همسرم درب یكی از اهالی روستا را كه عزاداران در داخل حیاط بودند، بستند و یكی داخل پشت در و دیگری بیرون حیاط و به حضرت اباالفضل علیه السلام متوسل شدند و حضرت را به مادرش ام البنین علیهاالسلام قسم دادند و او را شفیع عندالله نمودند كه حقیر را شفا بدهد.
بنده بعد از یكی و دو ساعت كه از این عمل گذشته بود، احساس كردم كه كاملا شفا حاصل شده و حضرت عنایت نمودند، به طوری كه غروب روز عاشورا دیگر در داخل ادرار خون بسته شده و خونی بودن ادرار برطرف شد و به صورت عادی خود برگشت و تمام ناراحتی داخلی برطرف گردید كه بعد از عاشورا به دكتر مراجعه كردم و آزمایش انجام گرفت و نظریه داده شده كه بهبودی حاصل شده و تا به حال عود نكرده، الحمدلله.
[ صفحه 470]
فلذا خود را آزاد شده ی باب الحوائج اباالفضل علیه السلام از این مرض می دانم و امید شفاعت حضرتش را در قیامت از پروردگار می نمایم و تمام بیماران و گرفتاران را توصیه می نمایم كه با اخلاص مخصوص به حضرتش متوسل شوند و نتیجه بگیرند، ان شاء الله. [1] .
17 فروردین سال 1373 هجری شمسی مصادف با 25 شوال 1415 هجری قمری، سالروز شهادت رئیس مذهب شیعه آقا امام صادق علیه السلام بود و قبلا در حرم كریمه ی اهل البیت علیهم السلام اعلان شده بود كه در سالروز شهادت امام صادق علیه السلام عارف وارسته و خطیب توانا آقای فاطمی نیا منبر خواهد رفت. حقیر هم طبق علاقه ای كه به منبر و صحبت های ایشان داشتم از منزل روانه ی حرم كریمه ی اهل بیت علیهم السلام بودم كه با موتور گازی تصادف كردم. این تصادف منجر شد كه هر دو قلم بزرگ و كوچك پای چپم شكست و به بیمارستان شهید بهشتی منتقل شدم و مدت یك هفته در آن بیمارستان بستری بودم كه بدون عمل جراحی پایم را گچ گرفتند و بعد از دو هفته بستری در بیمارستان و منزل تشخیص دكترها بر این قرار گرفت كه سر استخوان ها سیاه شده و باید عمل جراحی شود و پلاتین داخل پا گذاشته شود.
از آن رو به بیمارستان نكوئی - هدایتی منتقل شدم و در آنجا زیر عمل جراحی قرار گرفتم و در پایم پلاتین خط كشی به اندازه ی 20 ضربدر 2 سانتی متر گذاشته و پایم را عمل نمودند و بعد از دو هفته بستری در بیمارستان، مرخصی نمودند و به مدت یك ماه در منزل بستری بودم.
این عمل بستری شدن و عدم تحرك باعث شد كه ناراحتی های داخلی به وجود بیاید كه اطبای مراجعه شده تشخیص ندادند كه آیا كلیه ام آسیب دیده، یا مجاری ادرار، یا پروستات كه هر كدام یك نوع تشخیص می دادند و دارو تجویز می كردند.
با رسیدن ماه محرم و عزاداری سیدالشهداء علیه السلام با یك آمبولانس به استان
[ صفحه 469]
قزوین روستای دستجرد زادگاه خودم منتقل شدم و در قزوین هم به دكتر مراجعه نمودم؛ ولی بهبودی حاصل نشد و ناراحتی و دردهای شدید اطراف كمر و كلیه ها بود و سوزش ادرار، وجود خون بسته شده در ادرار و خونی بودن ادرار تا این كه روز قبل از تاسوعا به پزشك مراجعه نمودم، دارو تجویز كرد و خوب نشدم، فلذا بعد از یأس از دارو و اطبا روز عاشورا طبق برنامه ای كه در روستا برقرار است عزاداران حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام روز عاشورا به صورت دسته جمعی زن و مرد در كوچه عزاداری می كنند و بعضی از اهالی، عزاداران را به داخل حیاط دعوت نموده و پذیرائی می نمایند و در این بین گاهی كسانی كه مشكل یا مریض دارند در حالی كه عزاداران داخل حیاط هستند درب حیاط را می بندند و به عنوان گروگان، عزاداران را به مدت چند دقیقه در داخل حیاط نگه می دارند و كسی كه نوحه خوانی می كند با اشعار خاص خود یكی از شهدای كربلا، یا سیدالشهداء علیهم السلام را قسم می دهد به خدا كه مریض او، یا گرفتاری او را كه درب خانه بسته است، برطرف نماید.
مادر و همسر سیده ی حقیر كاظم ملائی اقل الطلاب هم از این نعمت معنوی بهره مند بودند، مادر و همسرم درب یكی از اهالی روستا را كه عزاداران در داخل حیاط بودند، بستند و یكی داخل پشت در و دیگری بیرون حیاط و به حضرت اباالفضل علیه السلام متوسل شدند و حضرت را به مادرش ام البنین علیهاالسلام قسم دادند و او را شفیع عندالله نمودند كه حقیر را شفا بدهد.
بنده بعد از یكی و دو ساعت كه از این عمل گذشته بود، احساس كردم كه كاملا شفا حاصل شده و حضرت عنایت نمودند، به طوری كه غروب روز عاشورا دیگر در داخل ادرار خون بسته شده و خونی بودن ادرار برطرف شد و به صورت عادی خود برگشت و تمام ناراحتی داخلی برطرف گردید كه بعد از عاشورا به دكتر مراجعه كردم و آزمایش انجام گرفت و نظریه داده شده كه بهبودی حاصل شده و تا به حال عود نكرده، الحمدلله.
[ صفحه 470]
فلذا خود را آزاد شده ی باب الحوائج اباالفضل علیه السلام از این مرض می دانم و امید شفاعت حضرتش را در قیامت از پروردگار می نمایم و تمام بیماران و گرفتاران را توصیه می نمایم كه با اخلاص مخصوص به حضرتش متوسل شوند و نتیجه بگیرند، ان شاء الله. [1] .
[1] حقير وقتي اين جريان شفا را براي استاد بزرگوار و اهل قلم حاج آقا رباني خلخالي نقل نمودم، ايشان فرمودند كه اين را بنويس و به من بده كه در مجلدات تأليفات خود براي حضرت اباالفضل عليه السلام بياورم، فلذا به توصيه ي ايشان اين چند سطر مرقوم گرديد. كاظم ملائي.